AbiDic.com
  • دیکشنری

ریز ریز


english

1 general:: chopped, minced, tiny, splintery

transnet.ir


معنی‌های پیشنهادی کاربران

پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
ریخته
ریخته گر
ریخته گری
ریخته گری تک پار
ریخته وپاشیده
ریز
ریز اندام
ریز انگل
ریز باریدن
ریز بینی
ریز پهنه بندی
ریز چشم
ریز خواری
ریز دانه
ریز ذره
ریز ریز
ریز ریز کردن
ریز سنجی
ریز شده
ریز محمولات فله
ریز مغذی
ریز مکالمات
ریز کردن
ریزآرایه
ریزازدیاد
ریزان
ریزاندن
ریزبافت
ریزبلور
ریزبمب

پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی

نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.  
عبارت داخل کار را وارد کنید
Captcha Code
 
آبی دیکشنری
  • آبی دیکشنری
    • درباره آبی دیکشنری
    • استفاده از آبی دیکشنری
    • ورود به سیستم
    • تماس با آبی دیکشنری
  • لینک های دیگر
    • Disclaimer
    • ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
    • https://satraa.com/
    • ترجمه گوگل
    • دانلود مقاله
    • دارالترجمه رسمی روسی
    • دارالترجمه رسمی فرانسه
    • ترجمه فارسی به انگلیسی
    • دارالترجمه آلمانی
    • دارالترجمه ایتالیایی
کلیه حقوق مادی و معنوی آبی دیکشنری متعلق به سایت ترجمه تخصصی شبکه مترجمین ایران است.
طراحی و ساخت از گروه دیجیتالی محیط